.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
سفر احمدي نژاد و مطالبات مازندران
دکتر غلامعلي رنجبر
سفر احمدي نژاد و مطالبات مازندران

سفر احمدي نژاد و مطالبات مازندران

 

بسيار مشعوف و خوشبختيم كه پس از چندين و چند بار شنيدن خبر امدن احمدي نژاد و تكذيب آن ايندفعه گفته مي شود كه سفر قطعي است.   دستورات همكاري هاي دستگاه ها براي پشتيباني از اين سفر حكايت از قريب الوقوع بودن آن دارد.  براي ما بيش از اينكه اصل سفر مهم باشد دستاوردهاي سفر اهميت دارد وگرنه ديدار احمدي نژاد از استان همانند ديدارهاي روساي محترم جمهور گذشته و خالي از لطف بودن آنها خواهد بود.  

 

سفر آقاي هاشمي به مازندران در خارج از كشور بودم و توفيق نداشتم محصول آن را بررسي نمايم ولي يادم مي آيد در سفر آقاي خاتمي قول ها و وعده هايي بسيار زياد براي هر شهر از مازندران داده شد و بلاعمل رها گرديد و فقط در حد حرف و قول باقي ماند.

 

آقاي دكتر احمدي نژاد حتماً خود با زبان گويايي كه دارند اهداف سفر و ضرورت آن را خود تحليل خواهند فرمود وما بي نياز از پرداختن به آن خواهيم بود.   نگاه ما نگاه مهمانداري صرف نيست، چرا كه هر يك از آقايان رسمي يا غير رسمي از سفر به مازندران لذت ها و بهره هاي لازم را برده اند و هنوز آشغالهايي را كه ناخواسته به گوشه خيابان پرت كرده اند و به جاي ظرف آشغال در كنار پارك جنگلي رها كرده و از آن بي خيال گذشته اند به دليل اينكه جايي در اين استان براي تبديل زباله ها به ثروت هاي جديد تعريف نشده فرصت جمع آوري آن پيدا نشده و اعتبار كافي براي شهرداري ها باقي نمانده كه صرفاً به اين مهم بپردازند.

 

آقاي دكتر احمدي نژاد دوست دارم از همين نقطه كثيف شروع كنم و مي تواند اين را به حساب بدسليقگي من بگذاريد.   تقريباً قريب به اتفاق شهرها و روستاهاي مازندران براي دفع زياله هاي خود هزينه هاي زيادي را متقبل مي شوند و خود اين امر به يك آيتم مهم هزينه اي همانند هزينه آب، برق، تلفن و گاز تبديل شده است.   اگر به دفع زباله ها توجه نشود دقيقاً به مهمترين مسئله بهداشتي شهروندان توجه نشده است و ساير فعاليت هاي بهداشتي در درجات بعدي اهميت قرار دارند و توجه به آنها هم بايد پس از توجه به اين امر باشد.   وقتي به درآمد عموم مردم توجه مي شود، چند درصد آن بايد صرف دفع زباله بشود تا بتوان بدون غلطيدن به زير خط فقر زندگي نيمه راحتي را انتظار داشت؟  يكي از مطالبات ما اين است كه مركز استان را از كثافت نجات دهيد و بار مالي آن را بر روي دوش اين مردم مظلوم قرار ندهيد.  انگار در اين ديار همه چيز را بايد پس از سر و صدا و بستن راهها و شلوغ كردن ها به دست بياورند وگرنه همچنان شهرهايي كه مردمش براي گرفتن حق يا ناحق خود شلوغ مي كنند از نظر دولت ارجحيت پيدا مي كنند و آنانكه همكاري و همراهي را پيشه مي كنند در مظلوميت نگهداشته مي شوند.   خود سوال فرمائيد در خصوص زباله چه تبعيضي بين بابل و ساري از جانب دولت روا داشته شده است؟

 

مركز استان ما هم شهر مظلومي است و هم مردمش مظلوم تر.   هر شهري كه در اين استان نيروهايش قدرت مي گيرند سعي دارند امكانات را از اين شهر دريغ نمايند و حريصانه به سمت ديار خود سوق دهند و در اين راه ابايي از تعدي و تجاوز به حق و حقوق مردم مركز استان ندارند.   مثال آن دستور دهيد در خصوص فقط طرح تسطيح اراضي بررسي شود كه چه بلايي بر سر آن آورده اند؟  مهمترين عامل پيشرفت ما در استان وجود دانشگاه مادر در مركز استان بود.   در سالهاي قبل از انقلاب توسط جمعي طاغوتي يك دانشسراي عالي كشاورزي در استان تاسيس شد.  به دليل استقلالي كه داشت پيشرفت خودش را داشت.   پس از انقلاب دستهاي خائني كه ذكر شد ابتدا آن را در حد آموزشكده تقليل موقعيت داد و آن را زير چتر دانشگاه مازندران به مركزيت بابلسر قرار داد.  سپس با خون دل خوردن هاي زيادي تبديل به دانشكده شد و پس از تلاش هاي زياد به دو دانشكده ارتقاء داده شد و آنگاه با چهار دانشكده به يك مجتمع تبديل گرديد ولي همچنان تحت فشار نيروهاي بابلسر از حقوق مسلم خود محروم و تحت فشار است.   از آن سال تاكنون همواره از اعنبارات اين مجتمع براي واحدهاي دانشگاه در بابلسر و بابل به بهانه هاي مختلف واحدهايي تعريف شده و ساخته شد و سر اين مجتمع بي كلاه ماند.   اعتبارات آن يا در جاي ديگر مصرف شد و يا به موقع به آن داده نشد.  هيچ انگيزه اي در بابلسر براي پيشرفت اين مجتمع وجود نداشت و همواره نيروهاي مركز استان دفع و نيروهاي ساير شهرستانها بر آن تحميل گرديد.   اولين و قوي ترين مطالبات اين مردم استقلال كامل مجتمع از دانشگاه مازندران و اعلان رسمي تشكيل دانشگاه علوم كشاورزي طبرستان از سوي حضرتعالي مي باشد.

 

در همين رابطه اقدامات خائنانه اي توسط تعدادي از نيروها در جهت تضعيف موقعيت اين مجتمع صورت گرفته و دانشكده دامپزشكي اين مجتمع كه سال ها در دست پيگيري بود به ناگاه به شهري ديگر به خاطر گل روي نماينده آن شهر كه اهل نفوذ بود داده شد.   به بهانه عدم تضعيف دانشگاه مادر خيانت ديگري آنهم بي موقع به مجتمع شد و آن تشكيل دانشكده كشاورزي به موازات مجتمع كشاورزي و منابع طبيعي در دانشگاه مازندران در بابلسر مي باشد.   راستي اگر به فكر بيت المال هستيد اين ضرورت را بررسي نمائيد كه در فاصله 60 كيلومتري چه نيازي به دانشكده كشاورزي دوم بوده است؟  اينهمه سال كه تضعيف مجتمع كشاورزي توسط دانشگاه مازندران صورت گرفته كسي حرفي نزد، ولي حالا كه مي رود از يوغ اين موقعيت بيرون بيايد بايد اينگونه در جهت تضعيف بيشتر و اعمال فشار به مسئولين بالا دست كوشش شود؟   البته مطالبات ريز و درشت دانشگاه آينده زياد است كه فعلاً به همين مقدار بسنده مي شود.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، حرف كارآفريني در اين استان زياد زده مي شود و هر كسي كه مي آيد با انباني از پيشنهادات براي اشتغال زايي و كارآفريني تشريف مي آورند و اميدهاي فراواني در مردم اين ديار ايجاد مي كنند ولي در عمل به روز مرگي افتاده و يادش مي رود بايد براي اين جوانان كار توليد نمايند تا از بسياري از مسائل آنها را بتوان دور نمود.   بيكاري پنهان و آشكار در اين استان بيداد مي كند و در مركز اين استان از همه جا وضع بدتر است.  شايد به ظاهر تعدادي كارخانه در مركز استان وجود داشته باشد ولي در بسياري از موارد با زد وبندهايي كه بين ادارات دست اندر كار وجود داشت قاطبة كاركنان آن از شهرهاي قدرتمند و صاحب نفوذ استان آمده و قدرت تصميم گيري در دست آنها است.   اين هم از معضلاتي است كه حق نيروهاي اين شهرستان را از آن دور نگهداشته و بيكاري مضاعفي را بر آن تحميل نموده اند.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، چندين دوره است كه قول داده مي شود پلاژهاي دولتي در كنار درياي مركز استان را آزاد كرده و آن را براي استفاده عمومي به كار خواهند گرفت.   به تجربه دريافته شد كه تا اداره و برنامه ريزي اين پلاژها در اختيار بخش خصوصي قرار نگيرد ساليان سال ديگر هم اتفاقي براي استفاده بهينه از آن به عمل نخواهد آمد.   ابتكار انقلابي شما براي حل اين معضل بخشي از سيل بيكاران را تقليل خواهد داد و اهرم اشتغالات وابسته به توريسم را فعال تر خواهد ساخت.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، توجه شما به اماكن نادر تاريخي براي حفظ آنچه كه براي مردم ما به ارث رسيده است بسيار مهم است.   امروز هيچ اثري در استان از مسجد فرح آباد كه متعلق به دوران صفويه است مهمتر نيست.  اگرچه در اثر حمله اقوام وحشي و دولت تزار روسيه و تخريب و انفجار آنها رو به ويراني نهاد ولي بخش قابل توجهي از آن ترميم شده و بايد كه دستور تكميل سريع ان داده شود و براي نسل هاي آينده قابل عبرت باشد.   عظمت اين مسجد تا حدودي به مسجد امام اصفهان شباهت دارد.  بعلاوه كاخ جهان نما مي رود كه از صفحه تاريخ حذف شود.  اگرچه زمين و بقاياي ان توسط ميراث فرهنگي حفظ مي شود ولي حتي يك قدم براي ترميم آن برداشته نشده است.  دستور حضرتعالي براي بررسي ويژه در اين مورد نيز بسيار ضروري است.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، ترافيك در همه شهرهاي اين استان بيداد مي كند و بايد كه براي نجات اين شهرها دستور ويژه اي براي مطالعه صادر شود تا قبل از از دست رفتن فرصت ها اقدامات لازم در خصوص رفع گيرهاي ترافيكي اين استان به عمل آيد.   نصب پل ها و تعريض راهها و چند بانده كردن آنها و ايجاد مسيرهاي كمكي جديد و ايجاد سيستم هاي روگذر و زير گذر و ... در موارد زيادي مي تواند به سبك كردن بار ترافيك كمك نمايد كه بخصوص در شرايط حضور ميليوني مسافران حياتي مي باشد.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، باورتان مي شود كه مازندران هم براي آب شرب و هم براي آب كشاورزي مشكل داشته باشد.   گاهي انسان دردي دارد و از آن مي نالد ولي گاهي هم از درد اينكه ديگران باور نمي كنند كه او درد دارد مي نالد.  به نظر ما درد دومي به مراتب پر سوزتر از درد اول مي باشد.   ما از اينكه كسي باور نمي كند مشكل آب داريم و هميشه ديگران بر ما ترجيح داده مي شوند به شدت ناراحت هستيم.  چرا در مواقع خشكي تامين آب شرب شهروندان تهراني بر تامين آب كشاورزي كشاورزان مازندراني ترجيح داده مي شود؟  باورتان مي شود كه آب مركز استان با هيچ معياري قابل شرب نيست و سختي آن پدر كليه هاي شهروندان ما را در آورده است؟  خواهشمند است دستور فرمائيد به اين مسئله نيز رسيدگي شود كه از ظرفيت سد شهيد رجايي براي ايجاد يك تصفيه خانه جهت تامين آب شرب براي شهرهاي ساري، قائمشهر، كياكلا، جويبار، سورك، پلاژهاي فرح آباد، نكا و حتي بهشهر و بندر اميرآباد مطالعه صورت گيرد.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، باور كنيد اگر بحث توريسم و اشتغالزايي و درآمد زايي آن را واقعي بپنداريد، ايجاد شهر توريستي فرح آباد ساري با استفاده از روستاهاي نزديك به هم فرح آباد، شريف آباد، سوته، طاهرآباد، حميدآباد، ولوجاء، تازه آباد سپاه، نبي آباد، ولي آباد و طوقدار ظرفيت عظيمي براي برنامه ريزي هاي توريستي در سطح بين المللي را براي اين كشور به وجود خواهد آورد كه تا سال ها استان را براي پيشتازي در اين زمينه ياري خواهد نمود.   خواهشمند است دستور فرمائيد روي اين مسئله مطالعه شود.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، شهر مركز استان همانند ساير مراكز استان ها از جمعيت روز بسيار بالايي برخوردار است و تعداد وسائط نقليه اي كه از شهر ها واستانهاي مختلف براي انجام امور اداري به اين مركز مي آيند بسيار زياد است و جاده هاي آن كشش اين بار را ندارند.   سال ها است در دو مسير احداث كمربندي با زير گذر و رو گذر در مبادي ورودي جاده هاي اصلي مد نظر قرار گرفته است اما با اعتبارات قطره چكاني كه توسط وزارت راه براي آن در نظر گرفته مي شود تا سي سال آينده هم بعيد است به بهره برداري برسد.   البته اين مهم قطعاً توسط نمايندگان محترم و مقامات استاني تذكر داده خواهد شد و نياز چنداني به بلند كردن صداي ناله براي آن وجود ندارد.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، سال ها است كه با فعال شدن پروژه عظيم بندر امير آباد مسئله افزايش بار ترافيكي مسيرهاي اصلي استان مطرح شده است و مقرر بود كه مسير ثانويه اي در كنار دريا براي استفاده هاي چند منظوره احداث يا تعريض گردد.   به همين منظور مسير اميرآباد به بالسر از كنار دريا پيشنهاد گرديد كه ارتش نيز احداث پل بزرگ بر روي رودخانه تجن در نزديكي هاي محل اتصال آن به دريا را براي مسئل امنيتي ضروري مي داند.   دستور بررسي و كارگشايي شما بخش قابل توجهي از بار ترافيك ترابري سنگين را از روي جاده اصلي به آنجا منتقل خواهد نمود.  مضافاً اين جاده استفاده هاي توريستي بسيار خوبي نيز خواهد داشت.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، در زمينه مسائل كشاورزي دردهاي فراواني وجود دارد كه مديريت هاي ضعيف تحميل شده بر اين بخش نتوانسته از پتانسيل هاي عظيمي كه در اين زمينه وجود دارد استفاده بهينه اي بنمايد.   بر شماردن پتانسيل هاي استان در زمينه كشاورزي خود بحث مفصل و مستقلي را مي طلبد كه در فضاي مناسب آن مي توان در صورت درخواست به آن پرداخت.  كوتاه سخن اينكه بسياري از ظرفيت هاي صادراتي محصولات كشاورزي در اثر وجود موانع متعدد صادراتي و نبود امكانات تسريع كننده حمل و نقلي و خدمات گمركي مناسب نتوانسته خوب به بازارهاي جهاني معرفي شود و از آن به عنوان امكانات جديد ارز آوري استفاده شود.   قطعاً وقتي بحث صادرات به ميان مي آيد از بحث صدور محصولات به استان هاي ديگر براي فعاليت بيشتر چرخه هاي اقتصادي كشور و تداول ثروت در بين استانها نمي شود غافل ماند.   دولت كريمه نبايد راضي باشد كه كشاورز مازندراني به جاي دولت به مصرف كنندگان ساير استانها از جيب خودش سوبسيد بدهد و با ارائه محصول ارزان به ساير استانها از حق واقعي خودش محروم بماند.   در مورد وضعيت برنج و مركبات مطالبي مبسوط در اين خصوص نوشته شد كه مي توانيد به آن مراجعه نمايد و بر اساس شعار بسيار زيبا و زيربنايي عدالت محوري با ميزان عدالت به حقوق كشاورزان مازندراني توجه نمائيد.   اگر دولت حمايت مشابه با كارخانجات سازنده اتومبيل را براي برنج و مركبات هم داشته باشد، در آمد حاصله از آن مي تواند تحولي عظيم در زندگي فردي و اجتماعي شهروندان مازندراني ايجاد نمايد.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، هر چقدر بر روي مهار آب هاي سطحي سرمايه گذاري شود مقداري به ايجاد اطمينان از مقابله با پديده خشكسالي اضافه خواهد شد.   امروزه تعداد زيادي از سدهاي بزرگ و كوچك در مازندران در دست اخداث است كه تسريع عمليات آنها نياز به تزريق بموقع اعتبار و رفع گره هاي كور اداري دارد.  دستور شما در اين خصوص بسيار كار گشا خواهد بود.

 

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، تسطيح اراضي به معني بهينه كردن مصرف آب نيز مي باشد و ورود تكنولوژي هاي جديد را به اراضي تسهيل مي نمايد.   علاوه بر اين با حذف مرزهاي اضافي در عمل به سطح مورد بهره برداري اراضي افزوده مي شود و نسق اراضي نظم خوبي پيدا نموده و قابل برنامه ريزي مي شود.  با اين اعتبارات تا ساليان سال بايد كشاورزان براي گرفتن نوبت براي تسطيح اراضي خود پشت صف قرار بگيرند و تحول در اين امر ار به تاخير و تعويق خواهد انداخت.  خواهشمند است تا استقبال وجود دارد با تزيرق اعتبارات لازم اين امر را تسريع بخشيد.

 

پرداختن به خشكي نبايد ما را از پرداختن به دريا غافل نمايد.   درياي مازندران نياز به تجديد حيات دارد.  حيات ماهيان آن همچنان در مخاطره مي باشد.  تيم شيلاتي از مديريت قوي و خوبي برخوردار نيست و نمي تواند پاسخگوي برگشت ميزان تخريبي كه در اين دريا مي شود باشد.   تقويت كارشناسان شيلاتي و برنامه ريزي براي تغذيه مناسب بچه ماهي و به وجود آوردن شرايط مناسب براي افزايش درصد زنده ماني بچه ماهي هاي رها شده در دريا نياز به سرمايه گذاري و بحث هاي كارشناسي اساسي دارد كه دستور حضرتعالي مي تواند تحرك اين بخش از كار را تشديد نمايد.

 

از دريا به سمت جنگل بايد رفت و اين يگانه يادگار سبز و ارزشمند را به طريق بهينه اي بايد حفظ نمود.   جنگل گوهري است كه كمتر قدر آن دانسته مي شود و اغلب تنها به بهره برداري از آن فكر مي كنند.  مواظبت دائمي از جنگل و دور نگهداشتن آن از بازيهاي سياسي و زد و بندهاي عناصر قدرت براي استفاده وابستگان و سمپاتهاي آنان از موهبت خدادادي جنگل امري ضروري است.   گونه هاي نادر و ارزشمند ما به همراه نقشي كه در تلطيف اكوسيستم دارد و فوائد ممتازي كه به لحاظ اقتصادي و محيط زيست دارد ارزش آن را دارد كه به رسيدن به كارسناسان بند شده در تهران، به آنهايي كه فداكارانه در حفظ، حمايت و پاسداري از آن كوشش مي كنند به همراه اعمال بهره برداري هاي كارشناسانه از جنگل و محصولات فرعي آن رسيدگي شود.

 

عين همين وضعيت براي گل و گياه، ماهيان سردآبي و گرمابي، استفاده بهينه از آب بندان هاي شمال، بهينه كردن شاليكوبي ها، كمباين ها، تراكتورها و ادوات مالبند، تسهيلات لازم براي خريد بموقع و بدون معطلي محصولات توليدي، بهينه كردن كارخانجات روغن كشي، و... نيز وجود دارد.

 

تعداد زيادي از كارخانجات تبديلي و تكميلي براي محصولات مختلف در استان نياز است.   هنوز بسته بندي هاي انجام شده براي صادرات طراحي نمي شود.  دست كم گرفتن موضوع بسته بندي بهينه و عدم برنامه ريزي براي تنوع بخشي به محصولات ثانويه و ثالثيه از محصولات كشاورزي و معدني استان قابليت استان در امر صادرات محدود به عرضه محصولات تازه و زنده مي نمايد و قدرت رقابت آن را كاهش مي دهد.   مضافاً اينكه از توزيع عرضه محصولات در طول فصول مختلف نيز مانع مي شود.  تسهيل در سرمايه گذاري ها براي اين امر نيز در تقويت اشتغالزايي و ايجاد سرمايه بيشتر براي توسعه بيشتر حكايت خواهد نمود.

 

تقويت ارتباطات فرودگاهي، خطوط كشتيراني مازندران با ساير كشورها و ايجاد خطوط مستقيم با برخي از كشورهاي متمول همسايه جنوبي ايران مي تواند در گسيل داشتن بخش قابل توجهي از گردشكران خارجي به اين استان نقش داشته باشد.  

 

هر چه تعداد راههاي ارتباطي استان به ساير استان ها و مركز كشور بيشتر باشد تحركات بيشتري را مي توان در امور اقتصادي انتظار داشت.   به همين منظور علاوه بر راههايي بسيار مهمي مثل جاده تهران شمال (كندوان، وازك بلده تهران، تنكابن قزوين، هراز، فيروزكوه) ، جاده هايي نياز است كه مركز استان را بدون نياز به عبور از شهرهايي مثل قائمشهر و بابل و آمل به تهران ارتباط بدهد.   اينكار علاوه بر كاهش بار ترافيكي اين شهرها فوائد زيادي را به همراه خواهد داشت.  ايجاد يك راه ميانبر از مسير پهنه كلا يا بالاتر به زيراب كه راه جنگلي و روستايي آن وجود دارد و از زيبايي بسيار زيادي هم برخوردار است، مي تواند ترافيك سنگيني را از شرق ساري به سمت زيراب و تهران هدايت نمايد.  

 

در پايان اين نوشته ضمن آرزوي سفري خوش اين نكته را يادآور مي شود كه اين ها حداقل مطالباتي است كه به ذهن آدم بيكاره اي مثل حقير رسيده است.

استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

ناصر روستاکیانی 1 آذر 1385
جناب آقای دکتر غلامعلي رنجبر با سلام و احترام، مطالب گفته شده شاید مشتی از انبار گندم باشد اما مقایسه این شهر و آن شهر چرا ! . من مطالب شمارا چند بار به دقت خواندم و لی برادر من هیچ می دانی بعضی از گفته های شما باعث تضیعف استان و بهانه برای دولت مردان می شود. حتما حکایت تفرقه بی انداز و حکومت کن را شنیدی و یا حکایت آن روستائی که از خداوند گاوی برای استفاده خانواده خود طلب می کرد را شنیدی که خداوند پیام فرستاد که به همسایه شما یک گاو شیرده می دهم تا هر از گاهی شما استفتده کنید و آن روستائی گفت اگر این طور است پس نه من می خواهم و نه به همسایه گاو بدهید !!!!!!!!! و .......... دوست عزیزم مشکل ساری مشکل بابل آمل بابلسر و نکا و بهشر و نور چالوس و شهرهای دیگر مازندران نیز هست . اگر جند سالی در بیرون از استان به کاری دولتی و یا خصوصی مشغول باشی مطمئنا دیدگاه شما فرق خواهد کرد .کوتاه سخن آنکه بیآیید با همفکری و همدلی و بکارگیری همه توانائیهای موجود در آبادانی و رفاه استان و کشور نقش سازنده داشته باشیم . کیانی - تهران
غلامعلي رنجبر 1 آذر 1385
جناب آقاي كياني با تشكر از صراحت و گلايه از نوع برداشت!! در بسياري از موارد كه مشكل مشترك براي شهرها وجود داشت گفتم به صورت مشابه عمل شود نه يكي را يك جو و ديگري را جوري ديگر عمل كنند. در همه استانها اولويت تصميم گيري براي مراكز آن استانها است ولي در اين استانها اين اولويت ها رعايت نمي شود و اين همان چيزي است كه به دليل تضعيف مركز استان كل استان را به شكل ضعيف شده در بين ساير استانها جلوه گر مي كند. مشكل آب شرب را گفتم كه مشكل تعداد زيادي از شهرهاي استان است، مشكل زباله هم همينطور ولي تذكر دادم كه اگر فرمولي وجود دارد كه هزينه هاي شهري اط شهرهاي استان توسط دولت تامين مي شود اين فرمول براي ساري به طريق اولي و براي ساير شهرها هم ايضاً بايد عمل شود. اين كجايش مي تواند آن مفهومي كه شما سعي در القاي آن داريد را برساند؟ اگر اقدامات خائنانه برخي از نيروها را كه با به قدرت رسيدن و زد وبند هاي پشت صحنه امكانات استان را به نفع شهر خاصي مصادره مي كنند و بقيه مردم استان را از حقوق حقه خويش محروم مي كنند آيا اين تذكر شباهتي با آن گاو مثالي شما دارد؟ اگر بيان برخي از ظلمنهاي رفته بر مردم تعداد زيادي از شهرها و از جمله شهر مركز استان اينقدر ظرف تحمل شما را شكننده مي كند من چكار بايد بكنم تا شما را ناراحت نكنم؟ آيا بايد چون گذشته خون بخورم و بخوريم و دم بر نياريم و نگوئيم برخي از قدرتمداران از قدرت خود در استان به نفع فاميلگرايي، شهرگرايي، گروه گرايي خود و تبارسالاري خود استفاده سوء كردند و حتي اگر براي مردم يك شهرستان هم كه اينكار را كرده باشند خيانت كرده اند و كار آنان را ثوابي نيست و مثال آن كه دوست داريد مسائل را با مثال بيان كنيد به مانند آن زاهد نمايي است كه در زمان امام صادق (ع) در بخشش و رسيدگي به مستمندان شهره شده بود. روزي امام (ع) ايشان را تعقيب مي كنند و يا يك نفر از سوي امام اينكار را مي كند و مي بيند كه در مغازه نانوايي تا نانوا سرش را برگرداند تعدادي نان را در انبان ريخته و در مغازه بقالي مقداري خرما و غيره را به همين ترتيب كش رفتهع و سپس همه را بي كم و كاست بين مستمندان تقسيم كرد. وقتي از او سوال شد چرا چنين؟ گفت مگر محاسبه بلد نيستيد و قرآن نمي خوانيد كه خداوند هر گناهي را به اندازه همان يك گناه حساب مي كند ولي هر ثوابي را ده برابر پاداش مي دهد. خوب من يك گناه كردم و آن دزدي از نان كسي است و اين نان را بدون آنكه خودم چيزي از آن براي خودم استفاده كنم به مستمندان دادم كه خداوند قول داده ده برابر پاداش به من بدهد. پس من 9 ثواب سود كرده ام. امام (ع) پاسخ دادند آن ثواب مال زماني است كه مال از خودت باشد نه از ديگران. براي تو همان يك گناه دزدي باقي مي ماند و ثواب اين مال توزيع شده براي صاحبش خواهد بود. اين برادران نيز عاقبتشان چنين خواهد بود. خائناني كه از قدرت سوء استفاده كرده و حق مردمي را در هر نقطه اي به صرف داشتن قدرت در جابجايي اموال و امكانات و اعتبارات به مردمي ديگر دادند در روز قيامت بايد پاسخگوي خداي مردم باشند. با تشكر رنجبر
ناصر کیانی 4 آذر 1385
جناب آقای رنجبر دوست مازندرانی ، من نزدیک به 30 سال است که در بیرون از استان زندگی می کنم . تقریبا به همه استانها چه جهت کاری و چه سیاحتی سفر کردم اخیرا همایش در مشهد برگزار بود که از مدیران ارشد همه استانها در آن شرکت داشتند و چون در برگزاری آن نقشی داشتم و به وضوح می دیدم که چگونه مدیران و مسئولین استانهای دیگر در جذب و بکارگیری بودجه اختصاصی چه چانه زنی دارند. این را از نظر دور نداشته باش که مدیر استان شما هم ازین نظر کم نگذاشت. اگر شهر ی از شهر های استان پیشرفتی دارد سر بلندی همه استان است . چرا باید مشکلات استان را در بگو مگو های داخلی و یا کشمکشهای استان تحت شعاع قرار دهیم . عزیز من، بزرگوار منظور من نفی و یا قصد محکوم کردن حرف شما نیست . منظور من این است که هر چیز جائی و هر نکته مکانی دارد. اگر مقایسه ای انجام گیرد ، استان سرسبز و خوب مازندران را با استانهای دیگر مقایسه و امکانات بکارگرفته استانهای دیگر را برای ریاست جمهور و یا مسئولین دیگر مطرح کنیم. برای مدیران ارشد کشوری بنویسیم و بگوییم که شهر قائمشهر با داشتن کارخانه های ریسندگی زمان خود به چه روزی افتاده است. بنویسیم شهر تاریخی ساری با آن همه قدمت و نعمت خدادادی چه بر سر جوانهای این شهر می آید . بنویسیم از بهشهر و نکا بنویسیم از بابل و بابلسر و آمل و........ و مهمتر از همه از بیکاری جوانها و قشر تحصیل کرده که ریشه بیشتر ناملایمات احتماعی و ناهنجاریها شده است .چه فرقی می کند امکانات کجای استان بکار گرفته شود البته آن هم در مسائل استان با شما هم عقیده ام ولی جای آن در بیان مشکلات استان به مسئولین کشوری نیست . فکر می کنم منظور سخن مرا گرفته باشی . آرزوی بهروزی و خوشبختی و سربلندی را برای شما همشهریان مازندرانی و همه کشور عزیزم ایران را دارم. روزگار بر شما خوش کیانی
غلامعلي رنجبر 8 آذر 1385
بسيار خوب ظاهراً به هم نزديك شديم. من هم منظورم همين است كه نيروها نيايند نيروهاي شهرهاي ديگر از جمله نيروهاي مركز استان را له نكنند. من هم مانند شما عقيده دارم كه نبايد اجازه بدهيم امكانات شهرهايي مثل قائمشهر و بهشهر و بابل و آمل بي جهت به اين روزي بيفتند كه همه بايد برايش گريه كنيم. آيا مي دانيد با دو نكته انتقادي از دانشگاه برخي از مسئولان دانشگاه نه در جلو كه در پشت سر و در پيش افراد ديگر چه جو سازي هايي را عليه شخص من شروع كرده اند. آيا مي دانيد كه بر خلاف دانشگاه كه محل و مركز اينگونه بحث ها است و بايد به صورت بحث آزاد از آن استقبال كنند ساير دستگاهها استقبال خوبي از آن كردند و با تلفن و غيره حتي از شهرهاي نوشهر و تنكابن و نور و آمل و بابلسر از اين مقاله تشكر كردند. حتي چندتن از عناصر معروف سياسي آنها را ضروري دانستند و گفتند كه همه شهرها بايد با همديگر مورد توجه مسئولين واقع شوند و راه حل برون رفت از معضل اين نيست كه بخواهيم رقابت منفي در درون شهرها را زياد كنيم و بايد بر ترمز هوي و هوس محكم فشار دهيم و خودمان را كنترل كنيم تا با هم و در عرض هم به سر منزل مقصود برسيم. توسعه هم بايد حالت توازن داشته باشد و از لنگي و چولگي آن بايد كاسته شود تا حركت روان و يكدست پيدا كند. كمي روي دو نكته اي كه در ارتباط با دانشگاه گفته شد دقت كنيد چرا نبايد پاسخگوي عملكرد خود باشند و به جاي توضيح از وسيله تهديد و ارعاب استفاده نمايند. مگر من آدمي هستم كه با ارعاب هاي آدمهايي مانند همنامان خودم جا خالي كنم. به هر حال از حسن نظر حضرتعالي بسيار ممنون هستم.
نا شناس 11 آذر 1385
جناب آقای رنجبر سلام علیکم این جانب ازنزدیک جناب آقای دکتراحمدی نژادرامی شناسم ومی دانم ایشان برعکس بسیاری ازمسئولین فقط حرف نمی زندبلکه بیش ازآنکه حرف بزنددنبال عمل کردن است ،واقعا اهل کاروکارکردن است اگرمسئولین استان توانائی کارکردن داشته باشندیابخواهند کارکننداین دوره بهترین دوره برای کارکردن است چراکه هم بودجه دراختیارمسئولین گذاشته وهم حمایت قاطع می کند،پس هیچ دلیلی برای عدم کارکردن وجودنداردجزاینکه مسئولین مربوطه دلشان برای مردم وبیت المال نسوزدودنبال خوش گذرانی خودشان باشند. امیدواریم خداوند همه ماراهدایت کندوبه مسولین ماتوانایی خدمت گذاری خالصانه عنایت فرماید. انشاءالله

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.144 seconds.